ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در انتظارت ای دوست،شمع وجود من سوخت
آرام گر نمایی رخ را ز پشت پرده
آرام گیرد این دل،این عاشق شکسته
این دل دوای دردش،دیدار توست یارا
گر لحظه ای بیایی قفل ازدرش گشایی
آرام گیرم و ازبندها گسسته
طلوع
در طالع طلوع تو من دیده ام رهی
راهی که می رسد به مغرب یاران بی وفا
دانسته ام که آمدنت پر بود ز خیر
مهر و صفا و دوستی
یاری و وفا
دانسته ام که بی تو جهان سرد و بی دم است
شب ها بدون حضور تو چادر غم است
غم ها بدون حضور تو بی رحم می شوند
بی رحم خم می کنند، می شکنند و می روند
بی هیچ دلیل ساده و سختی بدون تو بی رحم می شوند
شاید تمامی احساس نیز بدون تو
خم می شود، می شکند و می رود
مهدی جانا
مه کوچک است وکم نور
خورشید هم که لوس است
تو مهدی دلم باش
آرام جان و یار بی ناز و منتم باش
هجر تو درد سختی ست
درمان آن تو هستی
آری بیا و باش درمان درد سختم
زخم عظیم دوریت
گرفته جان و قلبم
آری بیا تو مهدی مرحم بذار به زخمم
چشمان نابینایم
دنبال نور حق است
آری بیا تو مهدی و نوری بده به چشمم
کورم دلم گرفته
آرام جانم سالهاست
از پیش من رفته
غم ،گریه و ندامت
چاره ی درد من نیست
آری بیا تو جانا خرسند کن قلبم
..............