برای ترم اولی ها

دوستان ترم اولی براتون یه مطلب مفید گذاشتم که برید حال کنید.راستی به دوستاتونم بگینا.این پست تعدادی از اصطلاحات کارآمد برای شماست.هرچند اینکار خیانتی برای ترم بالایی هاست که می تونستن تا چند ماه از این فرصت استفاده کنند و دستتون بندازن. 

برید توی ادامه ی مطلب و فیض ببرید.  

1 – صفری : بچه های سال بالایی درمورد ورودی های جدید به کار می برند. شما هم زیادی به دل نگیرید. تا چشم به هم بزنین سال بالایی میشین.یادتون نره که خود سال بالایی ها هم یه روزی صفری بودن و شایدم صفری تر از شما.

2 – سلف : محل غذا خوری. الهی نویسنده براتوون قیمه قیمه بشه. علتشو دفعه ی اولی که این غذای رویایی رو میل کنید می فهمید.

3 – غذاهای سلف:

الف: قورمه سبزی : هر روزی که چمن های دانشگاه اصلاح می شوند بدانید که روز بعدش قورمه سبزی خواهید داشت.

ب:خورشت لوبیا: غذای خوبی است. مثل بقیه ی غذاها؛ ولی نه از آن نوعی که در خانه نوش جان کرده اید. اینجا هر از چند گاهی شیلنگ آب از دست کارکنان سلف رها میشود و به درون دیگ میفتد ( سخت نگیر بابا)

ج:چلو مرغ:اگر در هنگام صرف این غذا متوجه شدید کخ مرغ در زیر برنج تکان می خورد تعجب نکنید چون حرارت کافی به او نرسیده و احتمالا هنوز زنده است.

4 – کپیسیشن ( copy station ) : راه حل نهایی، گپ زدن، تکلیفی که یک نفر بنویسد و چهل نفر تحویل بدهند. راه گریز از کار طاقت فرسای تفکر، تعقل و باز هم تفکر. سمبل کردن تکالیف.

5 – دانشجو : آس و پاس، آسمان جل، از پل گذشته، گوشت قربانی و سامسونت به دستی که طول خیابان ها را گز می کند. سوژه ی تمامی مصاحبه ها، مقالات و تحلیل های مطبوعاتی در هنگام انتخابات؛ کسی که هر روز صبح زود سر ساعت دوازده از خواب بیدار می شود. کسی که با شروع امتحانات روزی هزار بار تصویو می گیرد از نوک کوه با سر به پایین شیرجه بزند ولی جرئتش را ندارد.

6 – افتادگی‌: در اصطلاحخ دانشگاه، صفت کسی است که نتواند نمره ی قبولی درس را اخذ کند و بر اثر این افتادگی ها ضربات مهلکی بر او وارد می آیدکه باید به اورژانس مراجعا کند.

7 – کوئیز: یک پرسش کلاسی که البته بسیار کوچک است و به اندازه ی یک زالزالک قابل توجه است. قابل ذکر است که تاثیراتش در امتحان پایان ترمبسی بیشتر از یک کوئیز است.

8 – شماره ی دانشجویی : عدد ورود به دنیای نمرات، کلید آبرو و حیثیت و شماره پلاک شما.

9 – خوابگاه: آسایشگاه،سازمان گفت و گوی تمدن ها، چایخانه ی سنتی و  مکانی که طایفه ی دانشجو پس از اتمام کلاس ها به آن جا برود،بخورد، بخوابد، کتری با بگذارد، نیمرو درست کند و جوک بگوید و نیز حمامش محل برگزاری کنسرت های عظیم دانشجویی و تقلید صداست.

10 – استاد: کسی که ریش پروفسوری دارد؛ جزوه گو و انسانی خوش تیپ، شیک پوش و اتو کشیده که همیشه لبخند می زند و در زمینه ی بریدن سر با پنبه فوق تخصص دارد.

11 – تربیت اسب:واحد تربیت بدنی که در آن دانشجو را سان اسب می دوانند.

12 – کبریت بی خطر : دانشجویی که فقط کار فرهنگی یا علمی انجام می دهد و دانشجوی غیر سیاسی که مصداق ضرب المثل آهسه بیا تا گربه شاخت نزنه می باشد.

13 – زندگی خوابگاهی: سوختن و ساختن، تحمل کردن ایامی که برای گرفتن یک ورقه به نام مدرک تحصیلی آن هم تو خالی باید سپری شود. نوعی تجربه ی ماشینی که از یک طرف خام می گیرد و از طرف دیگر پخته تحویل می دهد. گه گاهی هم می سوزاند. خواب + مطالعه + خوردن + خواب.

14 –هم اتاقی: نشانه های زندگی؛ دوستان اجباری، تنها بهم زننده ی لحظات تنهایی و افسردگسو هر کدام آموزنده ی تجربیات کسب کرده اش در طول دوران زندگی؛برادر تنی

15 – مطالعه و حل تمرین:مبارزه؛ مخصوص بچه ها خرخون و البته درسخون. یکی برای همه؛ استغفرالله زبونتو گاز بگیر! دقیقه ی نود بازار گرمی دارد.

امیدوارم تو فیض نمای ما حسابی از این مطلب پرفیض، فیض برده باشین.

منبع: مجله ی شماره ی 3 برهاندانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی.