از رفتگر محله عیدی بگیرید.
گربه تون رو مدام از پشت بام به پایین پرت کنید تا پرواز کردن یاد بگیره.
سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه.
جوراب های کثیف رو به پره های پنکه ببندید و پنکه را روشن کنید.
با هندوانه یه قل دو قل بازی کنین !
به دوست دکترتون بگین : مرض جدید چی داری ؟ !
به عنوان آخرین نفر در صندوق رأی حضور پیدا کنید و یک کبریت افروخته داخلش بیندازید.
نصف شب زنگ بزنید به اورژانس و بگویید : من مرض دارم ، بیاین منو ببرید !
ادامه در لینک زیر
سر جلسه امتحان تقلب اشتباه برسونین به دوستتون !
به بچه همسایه بگید اگه یه خودکار رو قورت بده ، بزرگ شه مهندس میشه !
از کنه ای که نیشتون زده ، دیه بگیرین !
شونه های مگسائی رو که تازه نشستن روتون بمالین تا خستگیشون در بره !
وقتی قایق موتوری تون وسط دریا خاموش کرد ، پیاده بشین هل بدین !
بلالی که دونه هاش کج هست رو ببرین ارتودنسی !
به گل مصنوعی روی میزتون به زور آب بدین تا بخوره !
داداش کوچیکتون رو بذارین توی مایکروفر تا برنزه بشه !
گوشی موبایلتون رو با سنجاق قفلی به پاچه شلوارتون وصل کنین !
سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه !
با هندوانه یه قل دو قل بازی کنین !
به دوست دکترتون بگین : مرض جدید چی داری ؟ !
ادامه در لینک زیر
خبر : رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: در کشور ما مدت تعطیلات برای دانشآموزان طولانی است؛ در حقیقت بیش از ۳ ماه تعطیلات تابستانی داریم در صورتی که در کشورهای دیگر این تعطیلات در مدارس محدودتر است.- شهرزاد
ما دانشآموزان برای اینکه ثابت کنیم نه تنها تعطیلات تابستانی زیاد نیست بلکه خیلی هم کم است دلایل زیادی داریم که فقط به ذکر چند تا از آنها اکتفا میکنیم چون در غیر این صورت نصف زمان همین تعطیلات سه ماهه تابستانمان هم به ذکر دلایل کمبود زمان تعطیلی تابستانی میگذرد!
۱) از آنجا که در گرمای زیاد هوا ما اجازه خروج از منزل و استفاده از ظرفیتهای یک روز تعطیل را نداریم و باید در منزل حبس شویم بنابراین عملا نصف بیشتر تعطیلات را در خانه، گل قالی میشماریم و خبری از تعطیلات به معنای واقعی کلمهاش نیست.
۲) براساس فرضیه نسبیت اینشتین زمان تعطیلات با آنکه سه ماه است اما چون آدم درس و مشق و امتحان ندارد خیلی زود میگذرد و براساس فرمولهای این نظریه این سه ماه تقریبا با پانزده روز از روزهایی که به مدرسه میرویم برابری میکند. اصلا به نظر خود شما پانزده روز تعطیلی برای یک سال و نیم درس خواندن (براساس نظریه نسبیت نه ماه تحصیلی در واقع به اندازه ذکر شده طول میکشد!) کم نیست؟
۳) حتی شاعران ما هم دل خوشی از تمام شدن تعطیلات تابستان نداشتند تا آنجا که جناب مولانا میفرماید: چونکه گل رفت و گلستان شد خراب / بوی گل را از که جوییم از گلاب! و این یعنی تقاضای اضافه شدن به عمر گل که در واقع همان تاخیر در آمدن پاییز و بازگشایی مدارس است.
۴) پیشنهاد میکنیم در روزهای آخر تعطیلات تابستان هم درست مثل روزهای آخر مدرسه از دانشآموزان امتحان نهایی گرفته شود و هر کس در این امتحان تابستانی که درباره بازیها و روشهای پرکردن اوقات فراغت و سایر سرگرمیهای تابستانی است رد شد او را به زور سه ماه دیگر به مدرسه نفرستند تا با پشت سر گذاشتن یک دوره تعطیلات دیگر، پایه تعطیلیاش را قوی کند تا در سالهای آینده به مشکل پایهای برنخورد!
۵) و بالاخره این که از جناب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس توقع داریم برای زنده و پویا نگهداشتن کودک درونشان بیشتر از اینها تلاش کنند چون حتی اگر برای چند ثانیه به این کودک بیچاره مراجعه میکردند و یاد خاطرات روزهای تحصیل و امتحان میافتادند پیشنهاد میدادند بچهها در سال فقط سه ماه (آن هم زمستانها که تعطیلی ناشی از بارش برفش برقرار است!) به مدرسه بروند.
فروتن : آمپول
Injury : اینجوری
سرباز : بی حجاب
پیشاهنگ : سکوت
Black light: سیانور
Easy Love: لواسان
مملکت : گربه مملی
سیمین : نیم ساعت
Free fall: فال مجانی
کوسه : این که دوتاس
چیذر : چه ضری زدی؟
Superman : مرد بقال
واهمه : همه را باز کن
سیرت : موش دریایی
کامران : راننده کامیون
ایستک : سکتهٔ خفیف
Refer: فرکردن مجدد مو
Too narrow : وارد نشو
سیفی جات : جات امنه!
Dashboard : داداشم برد
عطسه : راس ساعت سه
Tequila shot: پیک شادی
برونشیت : بیرون از صفحه
Accessible: عکس سیبیل
Bahamas: با همه هستش
نوازش : بازش نکن، ببندش
ازون برون : خارج از جو زمین
Subsystem: صاحب دستگاه
Burberry : نون بربری فانتزی
Burkina Faso: برو کنار وایسا
درون گرا : کچلهای داخل خانه
Comfortable: بفرمایید سر میز
After noon : دنبال یه لقمه نون
Moses: در اصفهان به موز گویند
پورتال : آدم قد بلند فقیر را گویند
مکار : کسی که تخصص اپل دارد
Bahamas Air: هوای همه رو داره
آنکارا : منظور آن کارهای بد است
مسواک : پیاده روی دسته جمعی
Good Luck: چه لاکِ قشنگی زدی
عرض اندام : پهنای شکم را گویند !
جنگل : جن بیا! (از زبان جنگیر ترک)
موت زارت : سکته! یهویی تلف شدن
Topless : !به اصفهانیِ غلیظ، توپوله
تجدید فراش : دوباره فر کردنِ موهاش
کوآرتز : هنرهایی که می گفتی، کو ؟
اسلواکی : نرم و خرامان گام برداشتن
پورشه : فقیر بشه الهی به حق 5 تن
Macromedia: رسانه های عوام فریب
Al Pacino : همه پاهاتووون رو ورچینین
نیکوتین : نوجوان خوش سیرت را گویند
زالزالک : پدر رستم و داداش کوچولوش
کهنسال : سالروز تولد Leonard Cohen
San Jose: به ترکی ، شما خوزه هستید
خواهر زن : کسی که خواهرش را میزند !
Safe Mode : آنچه در تابستان مد میشود
مهتاب کرامتی : مهتاب چقد شبیه عمتی
کنتس : به اصفهانی یعنی این سیگار کنته
Good after noon : دنبال یه لقمه نون حلال
Eminem : به لهجه اصفهانی، امین هستم
مزدور : نوعی موز که در مناطق دور می روید
کدخدا : کسی که به برنامهٔ اتوکد تسلط دارد
واویلا : ویلایی که درش به روی همه باز است
Hello Honey : جهنم و عزیزم! کوفت و عزیزم!
San Antonio: به ترکی ، شما آنتونیو هستید
Histogram : شما (دوست) گرامی، خفه شو!
We Are : به ویار زنان در دوران بارداری گویند !
Bertolucci: چپ چشمی که بربر نگاهت میکند
فیله گوساله : فیل نفهم،فحش رایج بین فیل ها
Longtime: در حمام ، زمان پیچیدن لُنگ را گویند
سیتوپلاسم : (بندری) به خاطر تو پلاس و علافم
برون گرا : کچلهای خارج از خانه، کچلهای خارجی
Long time no see: !دارم لونگ میپیچم ، نگاه نکن
مالاریا : کلمه ای که اهالی لار اول هر جمله میگویند
مهران : شخصی که در هوای مه آلود رانندگی می کند
فرزاد : کسی که به طور مادر زاد موهایش فرفری باشد
زباله دان : آشغال شناس ،آنکه در تفکیک زباله تبحر دارد
Jesus: در اصفهان به بچه گویند که دست به چیز داغ نزند
کولر:زمانی که یک لر به مکانی رفته باشد و بین ما نباشد
کالسکه : هنگامی که یک اصفهانی یک میوۀ کال میخورد.
کاریزماتیک : قناتى که خانمها براى ذخیره ى ماتیک میکنند
کرباسچی : رانندهٔ اتوبوسی که هرچه داد میزنی نمیشنود
اتومبیلرانی : نوشیدنی گوارا، حاوی تکه های طبیعی اتومبیل
صفا سیتی : شهری که مردم آن همیشه در صف ایستاده اند
هالوژن : ژنی که عامل اصلی ساده لوحی در انسان می باشد
آنتی هیستامین : آنکه مخالف هیس کردن تا ۱ دقیقه میباشد
پارکینگ : شخصی که به صورت پاره وقت به پادشاهی می پردازد
فیلهارمونیک : فیلی که از تناسب اندام برخوردار است،فیل موزون
Sin City : فروشگاهی بزرگ، عرضه کننده مایحتاج سفره هفت سین
سیرابی : وضعیتی که در آن فرد نمیتواند حتی یک قطره دیگر آب بخورد
Parkinson: پسر سرایدار را گویند که در اتاقکی در پارکینگ زندگی میکند
Good setting: آن سه چیزِ نیک را گویند : گفتار نیک – کردار نیک -پندار نیک
Sweetzerland: سرزمینی که مردمانش زیاد زر میزنند اما به دل مینشیند
Very well: رها و آزاد و افسار سرخود و بی تکلیف و سرگشته و بی جا و مکان
بیفستراگانوفه خالته، بخوری پاته نخوری پاته!
موش تو سوراخ نمی رفت ساید بای ساید به دمبش می بست!
آب در “آب سرد کن” و ما تشنه لبان می گردیم!
آب که سر بالا میره، قورباغه “هوی متال” میخونه!!!
پرادو سواری دولا دولا نمیشه!
نابرده رنج گنج میسر نمی شود — مزد آن گرفت جان برادر که کلاه برداری کرد
اسکانیا(scania) بیار باقالی بار کن!
گر صبر کنی ز قوره، لوپ لوپ سازی!
پاتو از پارکتت درازتر نکن!
هری پاتر آخرش خوشه!
قربون بند کیفتم، تا کارت سوخت داری رفیقتم!
گیرم پاپی تو بود فاضل — از فضل پاپی تو را چه حاصل
ندیدیم اورانیم ولی دیدیم دست مردم!
ادکلن آن است که خود ببوید — نه آنکه فروشنده بگوید
ماکرو ویو به ماکرو ویو می گه روت سیاه!
بزک نمیر بهار میاد آناناس با خیار درختی میاد!
یا منچستریه منچستری یا رُمیه رُمی(AS Rom)
سرش بوی پیتزا ی سبزیجات میده!!!
آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب!