ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آرامش
گهی پر شور می تازی
گهی با اشک می نالی
گهی آرام آرامی
گهی ازغصه نالانی
نداند هیچکس رازت
نهان اسرار پنهانت
ادامه مطلب
دلت گاهی تپد آرام و افسرده
گهی احساس تنهایی فراگیرد تورا آهسته آهسته
گهی آهی فرو پاشد وجودت را
تمام تار و پودت را
تو محتاجی ، تو محتاج کسی هستی
که گیرد دست سردت را
وجود پر ز دردت را
کَند از سنگ فرش خیابان های تنهایی
دلت گرمای دستی را طلب کرده
دلت آرامش محضی طلب کرده
نمیدانی کجاست گرما و آرامش
کجاست جواب این همه خواهش
پر از بیم و پر ازخواهش
میروی در پی آرامش
ولی آیا جواب پرسشت نزدیک میباشد؟
یا که نه در رهی پر فراز نشیب میباشد
درنیمه راهی و کم کمک پر میشوی
از حس آشنایی به نام ترس
آرام میشکند شیشه ی شجاعت و تو
از ترس مرگ میدوی به سوی سختی و نبرد
در آخراین قصه سرانجام کار تو
پیداست درگوی پیشگوی عقل
هر گزنرو این راه که جزدرد درآن ثمری نیست
آهسته بگو یارب کمکم کن که جز خیر نبینی